Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری برنا؛ قاسم فرزند امام حسن مجتبی ابن امیرالمومنین (ع) و مادرش «رمله» یا «نفیله» و برادر مادری ابوبکر و حسن مثنی است.

وی در سال ۴۷ هـ . ق در مدینه منوره دیده به جهان گشود و در سن دو سالگی پدر گرامی­ اش امام حسن مجتبی(ع) را از دست داد و یتیم شد، از آن پس تا هنگام شهادت در دامان پر عطوفت عموی ارجمند خود حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پرورش یافت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

قاسم در واقعه عاشورا و به هنگام شهادت در سن نوجوانی بود و به حد بلوغ نرسیده بود؛ زیرا به سن سیـزده چهارده­ سالگی بوده است.

حضرت قاسم به اتفاق مادر و برادران و خواهران همراه عم بزرگوارش امام حسین(ع) به کربلا آمد و به حق در خدمت عمو بود و به وظیفه خود به خوبی عمل کرد.

شب عاشورا، قاسـم و استقبال از مرگ

مورخان از امام سجاد(ع) نقل کرده­ اند که :« شب عاشورا پدرم خطبه ­ای خواند و به همه یاران و جوانان بنی هاشم فرمود، فردا من و همه شما کشته خواهیم شد و سپس به همه یاران و بستگان اجازه مرخصی داد تا از تاریکی شب استفاده کنند و بروند. اما هر کدام از اصحاب و بستگان برخاستند و اعلان وفاداری کردند و گفتند ما تو را ترک نمی­کنیم تا کشته شویم».

در پی این خطبه و اعلان وفاداری اصحاب و نزدیکان، طبق نقل شیخ عباس قمی، حضرت قاسم- که در سن نوجوانی بود و هنوز به حد بلوغ نرسیده بود پنداشت که افتخار شهادت از آنِ مردان و بزرگسالان است و شامل نوجوانان نمی­شود، از این رو خدمت عم گرامش حضرت حسین(ع) عرض کرد:

وأنا فیم مَن یُقتَل؛

آیا من هم فردا جزء کشته ­شدگانم.

امام(ع) از او پرسید:

یا بُنیّ کیف الموت عندک؟

پسـرم، مرگ در نزد تو چگونه است؟

قاسم عرض کرد:

یا عمّ أحلی مِن العَسل؛

ای عمو جان، مرگ برای من از عسل شیرین­تر است.

سپس حضرت به او فرمود: « عمویت به فدایت، آری تو هم پس از ابتلای به بلایی بزرگ کشته خواهی شد و پسر کوچکم عبدالله (شیرخواره) هم کشته می­شود، بعد گفت: عمو جان کار به آن جا می­رسد که کودک شیرخوار را بکشند؟، فرمود: آری...»

قاسـم عازم میدان نبرد

روز عاشورا پس از شهادت علی اکبر، قاسم چون امام (ع) را تنها و بی­ یاور دید خدمت عمو رسید تا از او اجازه میدان بگیرد، اما حضرت چون او را نوجوان و در حدی که در صحنه کارزار به نبر بپردازد ندید، لذا به او اذن میدان نداد، اما قاسم اصرار ورزید تا از عمو اذن گرفت و راهی میدان شد.

ابوالفرج اصفهـانی و دیگران نقل کرده ­اند: وقتی قاسم بن حسن خدمت امام آمد تا اذن میدان بگیرد، حضرت نظری بر او کرد و دست بر گردنش انداخت و او را در آغوش کشید، و هر دو گریستند در روایت چنین آمده:

وجعلا یبکیان حتی غُشیّ علیهمـا؛

هر دو گریستند تا از حال رفتند.

بعد امام (ع) از دادن اجازه خودداری کرد و قاسم اصرار ورزید حتی در روایت آمده:

فلم یَزَل الغلامُ یُقَّبلُ یدیه ورجلیه حتی أذن له

به دست و پای امام (ع) بوسه می زد تا آن که به او اذن میدان داد.

و در حالی که اشک بر گونه ­هایش جاری بود از عمو جدا شد و در برابر سپاه دشمن این رجز را می خواند:

إن تَنکرونی فأنا ابنُ الحسنِ            سِبطُ النَّبیِّ المُصطفی المؤتَمَن

هـذا حسینٌ کالاَسیر المُرتَهن          بینَ اُناسٍ لاسُقوا صوبَ المُزن

اگر مرا نمیشناسید من فرزند حسن هستم که او فرزند پیامبر برگزیده و موتمن است؛

این حسین است که همانند اسیر در میان گروهی اند که خدا آنها را از بارانش سیراب نکند.

به نقل مناقب ابن شهرآشوب: قاسم(ع) در حالی که پیراهن و ازاری بر تن و نعلی بر پا داشت گویا پاره ماه است، به میدان آمد و این رجز را می خواند:

إنی أنا القاسمُ مِن نسلِ علی              نحنُ و بیتِ أولی بالنّبی

مِن شمرِ ذی الجُوشن او ابنِ الدّعیِ

من قاسم از نسل علی هستم؛ به خانه خدا سوگند ما به پیامبر نزدیک تریم؛ تا از شمر بن ذی الجوشن یا ابن زیاد.

کیفیت شهادت قاسـم

برخی از مورخان چون شیخ مفید و ابوالفرج اصفهانی از حمید بن مسلم کیفیت حضور امام حسین (ع) بالین جسد بی رمق قاسم را این گونه نقل کرده اند.حمید می گوید: « من در میان سپاه عمر سعد ایستاده بودم نوجوانی را دیدم که به جانب ما آمد، صورتش گویا قرص قمر بود و شیمشیری در دست و قبا و پیراهن در بر، و نعلینی به پا داشت اما بند یکی از نعلین او پاره شد و فراموش نمی کنم که بند نعلین پای چپ او بود، وارد معرکه کارزار شد. عمروبن سعید ازدی به من گفت: به خدا سوگند به او حمله خواهم کرد و او را به هلاکت می رسانم!

به او گفتم: سبحان الله چه منظوری داری؟ این گروه که اطراف او را گرفته اند او را بس است، پاسخ داد: چنین نیست، به خدا بر او حمله خواهم کرد و او را خواهم کشت، این را گفت و به قاسم(ع) حمله کرد شمشیری بر فرق او زد که سرش شکافته شد، و به صورت به روی زمین  افتاد و فریاد برآورد: ای عمو جان به فریادم برس، حسین(ع) چون باز شکاری خود را بر بالین قاسم رسانید و مانند شیر خشمگین به قاتل او حمله کرد و ضربتی با شمیربه  قاتل او، (عمر بن سعد ازدی) زد تا او را بکشد اما او دست خود را پیش آورد که دستش از مرفق جدا شد، در این حال فریاد زد و کمک طلبید، سپاه کوفه برای نجات او شتافتند و جنگ سختی درگرفت در این میان عمروبن سعید، نجات یافت، اما بدن حضرت حضرت قاسم(ع) زیر سم اسبان خرد شد».

راوی گوید: چون گرد و غبار میدان فرو نشست امام حسین(ع) را دیدم که بالای سرقاسم ایستاده و قاسم پاهای خود را به زمین  می کشید و آخرین لحظات عمر را می گذراند، امام (ع) که از این حالت فرزند برادر سخت ناراحت بود در حق دشمن نفرین کرد و چنین فرمود:

بعداً لقوم قتلوک،و من خصمهم یوم القیامه جدک و أبوک. ثم قال: عز والله علی عمک أن تدعوه فلا یجیبک،أو أن یجیبک و أنت قتیل جدیل فلاینفعک، هذا و الله یوم کثر واتره و قل ناصره

از رحمت خدا دور باشند مردمی که تو را کشتند، و دشمن آنها روز قیامت، جدّ تو است.

سپس خطاب به قاسم فرمود: - به خدا سوگند، چقدر بر عموی تو سخت است که او را به کمک بخوانی ولی از دست او کاری برنیاید و اگر کاری هم بکند برای تو سودی نداشته باشد، زیرا در این روز دشمنان او بسیار و یاورانش اندکند.

آن گاه امام (ع) پیکر بی جان و لگد کوب شده قاسم را به سینه گرفت و از میدان نیرد بیرون برد، حمید بن مسلم می گوید: نگاه می کردم پاهای قاسم به زمین کشیده می شد، و امام او را به سینه چسبانیده  و او را آورد کنار کشته فرزندش علی اکبر و سایر شهدای بنی هاشم.

 و قاتل حضرت قاسم(ع)، عمر بن سعد بن نفیل ازدی ملعون گفته شده است.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: امام حسین بالن شیر کربلا مرگ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۲۶۳۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تصاویری زیبا از همخوانی خادمان در چایخانه حضرت رضا(ع) | ویدئو

دریافت 12 MB

به گزارش همشهری آنلاین، همخوانی زیبای خادمان رضوی در چایخانه حضرت رضا(ع) و حال و هوای معنوی زائران و مجاوران را در این ویدئو ببینید. این ویدئو مربوط به شامگاه یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ماه است.

کد خبر 849626 منبع: مهر برچسب‌ها خبر مهم حرم امام رضا (ع) مشهد امام رضا

دیگر خبرها

  • یک فرمانده سپاه : در فکر نوجوان ما یک سری یافته‌های غلط و دروغ که دشمن روی کار آن کار کرده، تثبیت شده
  • اهتزاز پرچم ۱۴۴ متری حرم امام رضا (ع) در میدان نماز اسلامشهر
  • جشن بزرگ «دختران ایران» در میدان امام حسین(ع) برگزار می‌شود
  • محفل انس با قرآن در آبدان برگزار شد
  • طرح ممنوعیت ورود موتورسیکلت به بازار اصفهان اجرا شد
  • میدان ولی‌عصر(عج)، رنگ و بوی روز دختر گرفت
  • پیکر مطهر معلم شهید «حجت‌الله یوسفیه» در ورامین تشییع شد
  • باید و نبایدهای کتاب دینی برای بچه‌های امروز
  • تصاویری زیبا از همخوانی خادمان در چایخانه حضرت رضا(ع) | ویدئو
  • روایت دختران حاج قاسم از اصفهان تا خانه پدری